شاید در سالهای اخیر کمتر کسی باور داشت که سیاست چه به معنای اخص و اعم در ورزش هم نفوذ و رسوخ داشته و در این عرصه هم ایفای نقش میکند.
اما امروز دیگر کمتر کسی است که وجود سیاست در ورزش و خصوصاً فوتبال که طرفداران فراوانی هم دارد را نفی کرده و به نظر دیگری معتقد باشد.
متأسفانه از فرط نفوذ این ورزش به زندگی مردم جهان هنگامی که این ورزش در سطح جهانی خود برگزار میشود تمام افکار عمومی به سوی اتفاقات این ورزش جلب شده و دیگر خبرها کم و بیش توسط مردم مورد توجه قرار میگیرد.
این حجم طرفدار نیاز به مدیریتی سیاسی داشته که افکار و توجه شان به هر چیزی که سیاستمداران میل به آن دارند و منافعشان در آن است گمراه کنند و در مرحله بعد با خیال راحت به غارت ممالک دیگر و کشتن مردم نقاط جهان و حتی به جاسوسی گستردهتر بپردازند.
خصوصاً رسانههای جهان هم که معمولاً سیاستهای وابسته به حکومت متبوع خودشان را در این بحث دنبال میکنند سعی میکنند نسبت به تبلیغات گسترده این موضوع اقدام کنند تا همگان با جام جهانی فوتبال درگیر شوند.
این موضوع در مورد کشورهایی صدق میکند که اهداف استعماری و امپریالیستی دارند و مدام به فکر حمله به کشورهای دیگر، تغییر حکومتها، سو استفاده از منابع دیگر سرزمینها و … است و به ساختن ویژه برنامههایی با این موضوع میپردازند.
چه بهتر اینکه این حوادث زمانی اتفاق بیفتد که جهانیان حواسشان به یک نقطه دنیا که مسابقات در آن است معطوف باشد و متوجه کار آنها نشوند؛ در حقیقت امروز فوتبال به نفع سیاسیون تغییر مسیر داده و تبدیل به ابزاری برای سرگرم کردن افکار عمومی توسط رسانهها شده است.
امروز در سطح جهان مطمئناً فوتبال دیگر بعد ورزش نداشته و ابعاد دیگر آن مورد توجه است؛ سیاست یکی از ابعاد فوتبال است، آنقدر برگزاری این مسابقات سرگرم کننده است که تمام ارکان یک کشور درگیر در اجرای آن میشوند.
در همین اثنا است که بسیاری از موضوعات دیگر فراموش شده. چه بسا در گوشهای از دنیا حکومتی در حال فروپاشی است اما مردم دنیا هیچ توجهی ندارند و اصلاً رسانههایشان این موضوعات را به نمایش نمیگذارند.
در کشور برزیل مخالفتهای گستردهای درباره برگزاری این مسابقات با وضع بد اقتصادی مردم انجام شده ولی باز میبینیم درون حکومت برزیل با تمام این معضلات که میتوانست با مخارج صرف شده در جام جهانی بهتر شود این جام برگزار شده و زور فوتبال قدرت نمایی میکند.
و یا مثالی دیگر در عراق که توسط تروریستها که از کشورهای حامی تروریست تغذیه میشوند از این وضع سو استفاده کرده و به کشت و کشتار میپردازند؛ البته کسی با ذات ورزش مخالفتی ندارد بلکه مخالفت از آنجایی شروع میشود که فوتبال وسیله اضرار به غیر شده و حقوق ممالک دیگر مورد تهاجم قرار میگیرد.
نویسنده : مصطفی یوسفی